به مقدار نوري كه به فيلم عكاسي يا گيرنده تصوير ميرسد، نوردهي گفته ميشود. اين مقدار تركيبي از نور موجود، عدد ديافراگم و سرعت شاتر است.[۹۵]
فوكوس
نوشتار اصلي: فوكوس
به تنظيم فاصلهٔ سوژه تا دوربين فوكوس گفته ميشود. اشيايي كه در فاصلهٔ فوكوس يا نزديك به آن قرار داشته باشند واضح و ساير اشياء، محو ميشوند.[۹۶]
تأثير سرعت فيلم بر كيفيت عكس. تصوير بالا با ايزوي ۱۰۰ و تصوير پايين با ايزوي ۱۶۰۰ گرفته شده.
فاصله كانوني
نوشتار اصلي: فاصله كانوني عدسي
فاصله كانوني، به فاصلهٔ مركز اپتيكي لنز و مركز كانوني آن گفته ميشود. اين فاصله معمولاً برابر با فاصله فاصله مركز اپتيكي و سنسور است و تغيير فاصله كانوني باعث افزايش و يا كاهش بزرگنمايي ميشود.[۹۷] هنگام افزايش بزرگنمايي روي يك شي، فاصله كانوني عوض ميشود و هر چه سوژه دورتر باشد فاصلهٔ كانوني بيشتر ميشود. در شرايط يكسان عكسي كه با فاصله كانوني كمتر گرفته شده باشد، كيفيت بهتري دارد.[۹۸]
سرعت فيلم
نوشتار اصلي: سرعت فيلم
سرعت فيلم يا ايزو عددي است كه جهت اندازهگيري حساسيت فيلم عكاسي يا حسگرهاي الكترونيكي استفاده ميشود. در دوربين آنالوگ هرچه حساسيت فيلم بيشتر باشد نياز به نور كمتري خواهد بود ولي كيفيت عكسها نيز كاهش پيدا ميكند. در دوربين ديجيتال، حساسيت دوربين، مقدار تقويت خروجي حسگر را تعيين ميكند. هرچه خروجي بيشتر تقويت شود، نياز به نور كمتر خواهد بود ولي افزايش تقويت، باعث افزايش نويز و در نتيجه كاهش كيفيت ميشود.[۹۹] اين سرعتها را معمولاً با اعداد ۱۰۰٬۲۰۰٬۴۰۰٬۸۰۰٬۱۶۰۰٬۳۲۰۰ نمايش ميدهند كه در آن عدد بزرگتر نمايانگر سرعت بالاتر است.
زاويه ديد
نوشتار اصلي: زاويه ديد
زاويهٔ ديد، زاويهاي است كه لنز ميتواند صحنهٔ روبهروي خود را ببيند؛ اگر خطي فرضي از لنز به دو انتهاي منظرهاي كه ديده ميشود ترسيم كنيم، زاويهٔ بين اين دو خط، زاويهٔ ديد خواهد بود.[۱۰۰] زاويهٔ ديد را فاصلهٔ كانوني مشخص ميكند و هرچه فاصلهٔ كانوني بيشتر شود، زاويهٔ ديد كوچكتر و هرچه فاصلهٔ كانوني كمتر بشود، زاويهٔ ديد بزرگتر ميشود.[۱۰۱]
عكاسي مشتمل بر دو بخش هنر و مهارت است. تركيببندي از يكسو با مسائل زيباييشناسي سر و كار دارد؛ اينكه چگونه ميتوان تصاوير زيباتري بوجود آورد و از سوي ديگر، تركيببندي ميتواند در بيان ايدهٔ عكاسي نيز مؤثر باشد و به عنوان مثال عكاس ميتواند با تركيببندي مناسب، قسمتهاي مهم تصوير را برجسته كند و توجه بيننده را به قسمتهايي جلب كند كه هدف اوست. در واقع تركيببندي عبارت است از قراردادن اجزاي عكس در كنار يكديگر.[۱۰۲] قسمت زيادي از عكاسي، بدون دوربين است؛ عكاس بايد بينديشد، ريزبين و نكتهسنج باشد و از همه مهمتر، دغدغه داشتهباشد و پيش از عكسبرداري، صحنه را به خوبي در ذهنش مجسم كند.[۱۰۳]
به مقدار نوري كه به فيلم عكاسي يا گيرنده تصوير ميرسد، نوردهي گفته ميشود. اين مقدار تركيبي از نور موجود، عدد ديافراگم و سرعت شاتر است.[۹۵]
فوكوس
نوشتار اصلي: فوكوس
به تنظيم فاصلهٔ سوژه تا دوربين فوكوس گفته ميشود. اشيايي كه در فاصلهٔ فوكوس يا نزديك به آن قرار داشته باشند واضح و ساير اشياء، محو ميشوند.[۹۶]
تأثير سرعت فيلم بر كيفيت عكس. تصوير بالا با ايزوي ۱۰۰ و تصوير پايين با ايزوي ۱۶۰۰ گرفته شده.
فاصله كانوني
نوشتار اصلي: فاصله كانوني عدسي
فاصله كانوني، به فاصلهٔ مركز اپتيكي لنز و مركز كانوني آن گفته ميشود. اين فاصله معمولاً برابر با فاصله فاصله مركز اپتيكي و سنسور است و تغيير فاصله كانوني باعث افزايش و يا كاهش بزرگنمايي ميشود.[۹۷] هنگام افزايش بزرگنمايي روي يك شي، فاصله كانوني عوض ميشود و هر چه سوژه دورتر باشد فاصلهٔ كانوني بيشتر ميشود. در شرايط يكسان عكسي كه با فاصله كانوني كمتر گرفته شده باشد، كيفيت بهتري دارد.[۹۸]
سرعت فيلم
نوشتار اصلي: سرعت فيلم
سرعت فيلم يا ايزو عددي است كه جهت اندازهگيري حساسيت فيلم عكاسي يا حسگرهاي الكترونيكي استفاده ميشود. در دوربين آنالوگ هرچه حساسيت فيلم بيشتر باشد نياز به نور كمتري خواهد بود ولي كيفيت عكسها نيز كاهش پيدا ميكند. در دوربين ديجيتال، حساسيت دوربين، مقدار تقويت خروجي حسگر را تعيين ميكند. هرچه خروجي بيشتر تقويت شود، نياز به نور كمتر خواهد بود ولي افزايش تقويت، باعث افزايش نويز و در نتيجه كاهش كيفيت ميشود.[۹۹] اين سرعتها را معمولاً با اعداد ۱۰۰٬۲۰۰٬۴۰۰٬۸۰۰٬۱۶۰۰٬۳۲۰۰ نمايش ميدهند كه در آن عدد بزرگتر نمايانگر سرعت بالاتر است.
زاويه ديد
نوشتار اصلي: زاويه ديد
زاويهٔ ديد، زاويهاي است كه لنز ميتواند صحنهٔ روبهروي خود را ببيند؛ اگر خطي فرضي از لنز به دو انتهاي منظرهاي كه ديده ميشود ترسيم كنيم، زاويهٔ بين اين دو خط، زاويهٔ ديد خواهد بود.[۱۰۰] زاويهٔ ديد را فاصلهٔ كانوني مشخص ميكند و هرچه فاصلهٔ كانوني بيشتر شود، زاويهٔ ديد كوچكتر و هرچه فاصلهٔ كانوني كمتر بشود، زاويهٔ ديد بزرگتر ميشود.[۱۰۱]
عكاسي مشتمل بر دو بخش هنر و مهارت است. تركيببندي از يكسو با مسائل زيباييشناسي سر و كار دارد؛ اينكه چگونه ميتوان تصاوير زيباتري بوجود آورد و از سوي ديگر، تركيببندي ميتواند در بيان ايدهٔ عكاسي نيز مؤثر باشد و به عنوان مثال عكاس ميتواند با تركيببندي مناسب، قسمتهاي مهم تصوير را برجسته كند و توجه بيننده را به قسمتهايي جلب كند كه هدف اوست. در واقع تركيببندي عبارت است از قراردادن اجزاي عكس در كنار يكديگر.[۱۰۲] قسمت زيادي از عكاسي، بدون دوربين است؛ عكاس بايد بينديشد، ريزبين و نكتهسنج باشد و از همه مهمتر، دغدغه داشتهباشد و پيش از عكسبرداري، صحنه را به خوبي در ذهنش مجسم كند.[۱۰۳]